مطالب جدید
دوکـــتوران افغانســـتان

تغذیه

داخله

اخبار طبی

From our Blog

‏نمایش پست‌ها با برچسب اخبار طبی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب اخبار طبی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۵/۰۲/۲۶

ممنوعیت فروش سیگرت های الکترونیکی برای نوجوانان در آمریکا

 

دولت آمریکا روز پنجشنبه ۵ می برای نخستین بار گام بزرگی در مسیر ممنوعیت سگرت های الکترونیکی میان نوجوانان بسیار پرطرفدار شده‌اند، برداشت.
به گزارش آسوشیتدپرس این قواعد جدید ممکن است باعث حفاظت مصرف‌کنندگان و واژگونی صنعت چند میلیارد دلاری تولید این نوع سگرت ها شود که عمدتاً تحت نظارت قانونی نبوده‌اند.
پیش از برندهای کنونی سگرت های الکترونیکی اجازه باقی ماندن در بازار را پیدا کنند، مقامات ناظر طراحه این وسایل ونیکوتین مایعی درون شان را وارسی خواهند کرد
سگرت های الکترونیکی که به‌سرعت در حال گسترش هستند، در میان نوجوانان در آمریکا محبوبیت پیدا کرده‌اند.
سیلویا برول، وزیر صحت  و خدمات انسانی آمریکا دراین‌باره گفت: «میلیون‌ها کودک هر سال از این طریق با نیکوتین آشنا می‌شوند، نسلی جدید به این ماده کیمیایی بسیار اعتیادآور وابسته می‌شوند. ما نمی‌توانیم بگذاریم که پیشرفت عمده‌ای را که به سوی نسلی عاری از دخانیات انجام داده‌ایم، به‌وسیله تولیدات که برای صحت  و اقتصاد ما تأثیر می‌گذارند، متزلزل شود.»
مقررات جدیداً اعلام‌شده به‌وسیله سازمان غذا و دوا آمریکا همچنین محدودیت‌های قبلی بر سگرت های معمول را به سایر تولیدات ، ازجمله سگرت های الکترونیکی، توتون قلیون، توتون پیپ و ژل‌های نیکوتین گسترش خواهد داد. افراد زیر ۱۸ سال از خریدن این تولیدات  هم منع خواهند شد.
سگرت های الکترونیکی بتری دار نیکوتین را به‌صورت یک بخار قابل استنشاق درمی‌آورد. سگرت های الکترونیکی فاقد موادکیمیایی و قطران توتون در حال سوختن هستند، اما این نوع سگرت ها به‌طور گسترده بررسی نشده‌اند و اجماع علمی درباره خطرات یا مزایایی استنشاق بخار نیکوتین با آن‌ها وجود ندارد.
بر اساس ارقام دولتی، بیش از ۱۵ درصد از دانش‌آموزان مکاتب  در آمریکا استفاده از سگرت های الکترونیکی را گزارش می‌کنند، افزایشی ۹۰ درصدی را در طول پنج سال گذشته نشان می‌دهند.
خرده‌فروشان از ماه اپریل امسال به بعد از فروختن تولیدات  دخانی از هر نوع به هر فرد زیر ۱۸ سال یا قرار دادن آن‌ها در موتر ها  فروش خودکار یا توزیع نمونه‌های رایگان ممنوع خواهند شد. با اینکه تقریباً همه ایالت‌های آمریکا از قبل فروش سگرت های الکترونیکی را به افراد صغیر ممنوع کرده‌اند،
مقامات دولت فدرال آمریکا می‌گویند با این مقررات جدید خواهند توانست مجازات‌های سخت‌تری را تطبیق  کنند و منابع بیشتری را بر عملی کردن این مقررات به کار گیرند.

یک کمپنی امریکایی مجوز رسمی زنده کردن مرده ها را به دوش گرفت

 

یک شرکت تکنالوجی محیطی آمریکایی در اقدامی بحث‌برانگیز مجوز استفاده از ۲۰ مریض که از نظر کلینیکی مرگ مغزی محسوب می‌شوند را برای زنده کردن سیستم عصبی آنها به دست آورده‌است.
براساس گزارش تلگراف، درصورت كه اين شركت بتواند با موفقيت بخش‌هاي بالايي نخاع، جايي كه ريشه پاييني مغز از آن آغاز مي شود، در اين افراد را زنده كند، اين احتمال وجود دارد كه عکس العمل های  حياتي بدن انسان از جمله تنفس و تپش قلب،‌كاري كه اين مریضان  تنها با كمك دستگاه قادر به انجام آن هستند، احيا شوند.
به گفته ايرا پاستور مدير عامل شركت تکنالوجی بيو‌كوارك اين پروژه اولين دوره از چنين دوره آزمايشي به شمار مي‌رود كه قدمي ديگر در مسير وارونه‌سازي روند مرگ در زندگي انسان خواهدبود.
محققین در اين شركت كه مجوز آغاز دوره آزمايشي خود را از هيات رسمي بازبيني در موسسه ملي صحت  در آمريكا و هندوستان دريافت كرده‌اند،‌ مي‌گويند قصد دارند استفاده از مریضان  مرگ‌مغزي براي انجام پروژه ReAnima را بلافاصله آغاز كنند.
فاز اول اين دوره آزمايشي بررسي احتمال احياي مرگ مغزي با استفاده از تركيبي از تكنيك‌ها از جمله مديريت دوا ها ، تحريك عصبي و ليزر درماني است. درصورتي كه اين تكنيك پاسخگو نباشد، دانشمندان امكان اثرگذاري روي مننج مغز،‌ لايه‌اي كه ميان جمجمه و سطح مغز واقع شده را بررسي خواهند كرد و در حين انجام اين بررسي‌ها نشانه‌هايي مانند نبض، غلظت اكسيجن خون، فشار خون و تنفس را تحت نظر مي‌گيرند.
پس از دريافت موافقت‌نامه از سوي خانواده مریضان  مرگ‌مغزي، متخصصان آزمايش‌هاي خود روي 20 مریض مرگ‌مغزي را در دوره‌اي 6 هفته‌اي در شفاخانه  آنوپام در رادراپور هندوستان آغاز خواهند‌كرد و اميدوارند طي دو تا سه ماه پس از آغاز آزمايش نتايج مثبتي را شاهد باشند.
در اين دوره چهار تكنيك درماني براي زنده كردن مریضان  مرگ مغزي مورد استفاده قرار خواهد‌گرفت:
  • تزريق روزانه پپتيد‌ها به درون نخاع
  • تزريق حجرات  بنيادين (ستیم سیل) به مغز دوبار در هفته
  • ليزردرماني جمجمه، درماني غيرجراحي كه در آن با استفاده از نور به درون جمجمه فرد نفوذ مي‌شود تا پروسه  بهبود طبيعي بدن فعال شود.
  • تحريك عصبي، تكنيك درماني غيرجراحي ديگري كه شامل شك‌هاي الكتريكي به اعصاب است
به گفته پاستور براي انجام اين طرح، ابزار احيا كننده محیطی  با ديگر تجهيزات طبی موجود كه معمولا از آنها براي تحريك سيستم عصبي مركزي استفاده مي‌شود، تركيب شده‌اند. محققین قصد دارند دريابند كه آيا اين تركيب مي‌تواند به آغاز دوباره پروسه  بازتوليد حجروی منجر شود؟

دانشمندان جاپانی از موفقیت در اولین پیوند حجرات بنیادین(ستیم سیل) خبر میدهند



دانشمندان جاپانی از موفقیت در اولین پیوند حجرات  بنیادین(ستیم سیل) به دست آمده از جلد بدن انسان به چشم با هدف دریافت دوباره  بینایی فرد خبر دادند.
براساس گزارش ساينس الرت، مریض که  در اين تداوی  آزمايشي، زني 70 ساله مبتلا به تخریب ماكولار كهن‌سالي يا AMD بوده‌است، مرض كه اصلي‌ترين دليل اختلالات بينايي در افراد سالخورده به شمار مي‌رود. اين مریض در سال 2014 تداوی جديد را دريافت كرد و اكنون پس از گذشته تقريبا دو سال از آن دانشمندان تصميم به انتشار نتايج گرفته‌اند.
در اين آزمايش دانشمندان تكه‌اي كوچك از جلد بازوي مریض  را برداشته و حجرات  آن را اصلاح كرده و ارتقا دادند، در واقع با برنامه‌ريزي دوباره آنها را به حجرات  بنيادي پرتوان القايي يا iPSC تبديل كردند.
حجرات  بنيادي پرتوان القايي از توانايي تبديل و متمايز شدن به هرنوع نسج ديگري در بدن برخورداراند، از اين رو است كه با استفاده از حجرات  هربخشي از بدن مي‌توان اين حجره ها  را ايجاد كرد.
زمان كه اين حجره ها به اندازه‌اي دگرگون شدند كه براي ايجاد نسج پوششي رنگدانه‌هاي شبكيه آماده شدند، در آزمايشگاه به گونه‌اي كشت يافتند تا در قالب صفحه‌اي فوق باريك رشد كنند،‌اين صفحه در نهايت در پس شبكيه چشم مریض پيوند زده شد.
به گفته ماسايو تاكاهاشي از مركز توسعه محیط شناسي ريكن اين اولين‌ قدم در استفاده از اين حجرات بنيادي در طب احيا‌كننده است كه تاكنون هيچ عوارضي نداشته‌است و همين مايه اميدواري و شادي است.
اگرچه اين درمان هنوز روزهاي اوليه خود را سپري مي‌كند،‌اما نتايج اميدوار‌كننده‌اي از آن به دست آمده‌است. دانشمندان تا به امروز از انتشار نتيجه آزمايش خودداري كرده‌بودند تا بتوانند روند بهبود مریض را كنترول كرده و دوام حجرات  بنيادي تغيير يافته را درون چشم مریض تحت نظر بگيرند. نتايج نشان داد اين حجرات بدون نياز به دوا و تداوی  خاص و بدون تحريك سيستم معافیتی بدن مریض براي بيش از يكسال در چشم مریض سالم باقي ماند و قدرت بينايي وي را تا حد كمي بهبود بخشيد.
اگرچه اين درمان به بازگشت كامل بينايي فرد منجر نمي‌شود،‌ اما قدمي بزرگ به سوي استفاده از حجرات  بنيادي پیرتوان القايي در درمان امراض مختلف به شمار مي‌رود.

۱۳۹۵/۰۲/۱۵

خطا های طبابت سومین قاتل امریکایی ها


 
براساس گزارش نگران‌کننده جدیدی، احتمال اینکه فردی به دست داکترش کشته شود بسیار بالاتر از آن است که دراثر ابتلا به یک مرض تنفسی یا دیابت جانش را از دست بدهد.
براساس گزارش واشنگتن‌پست،‌ درحقيقت خطاهاي طبابت، چه در حين جراحي رخ دهند و چه در اثر تجويز دوز نادرستي از دوا ها ، سومين دليل اصلي مرگ در ايالات متحده به شمار مي‌روند.
پس از بررسي ارقام رسمي دليل مرگ و مير افراد طي دوره‌اي هشت ساله،‌محققین دريافتند سالانه بيش از 250 هزار نفر در آمريكا به دليل خطاهاي طبی جان خود را از دست مي‌دهند. اين يعني 9.7 درصد از تمامی آمار مرگ در آمريكا.
اين به آن معني نيست كه داکتران  از عمد به مریضان آسيب رسانده يا آنها را به كام مرگ مي‌كشانند، بلكه خطاهايي كه در اين گزارش به آنها اشاره شده‌اند خطاهايي ساده و صادقانه بوده‌اند. اما با اين وجود رويداد‌هايي کشنده از خطاي طبابت نيز در اين گزارش وجود دارند: سرطان و امراض قلبي.
به گفته محققین پوهنتون /دانشگاه جانز هاپكينز،‌ ظاهرا انسان‌ها بيشتر از آنكه در اثر ابتلا به مرض جانشان را از دست دهند،‌ در اثر تحت مراقبت قرار گرفتن جان مي‌بازند. 
نگران‌كننده‌ترين بخش اين گزارش درباره اين است كه اگرچه همواره داستان‌هايي درباره به‌هوش آمدن مریض حين جراحي و يا تشخيص نادرست يك مرض شنيده مي‌شوند، اما بيشتر انسان‌ها نسبت به تداوی های  طبی احساس امنيت دارند.
محققین  معتقدند اين شكل تفكر از آنجا ريشه مي‌گيرد كه مراكز كنترول و پيشگيري از امراض معمولا تنها دلايل اساسي مرگ افراد را در گزارش مرگ وي ثبت مي‌كنند و خطاهاي طبابت كه منجر به مرگ فرد شده‌است را درنظر نمي‌گيرند. براي مثال اگر جراحي حين انجام عملیات ريه مریض را به اشتباه شكاف دهد و به آن آسيب وارد آورد و فرد در اثر خونريزي جانش را از دست دهد، دليل مرگ وي مرض قلبی وعایوی  ذكر مي‌شود نه خطاي داکتر .
از اين رو محققین در نامه اي سرگشاده كه به همراه مقاله خود منتشر ساخته‌اند، از مراكز تداوی و پيشگيری از امراض در آمريكا درخواست كرده‌اند كه شيوه جمع‌آوري ارقام را درباره آمار مرگ و مير افراد تغيير دهدو خطاي طبابت را نيز به ليست دلايل مرگ و مير اين كشور، سومين دليل اصلي مرگ و مير، بيافزايد.
محققین  جانز هاپكينز براي اينكه دريابند سالانه چند نفر در اثر خطاي طبابت  جانشان را از دست مي‌دهند، چهار مطالعه مجزا را كه از سال 200 تا 2008 درباره دلايل مرگ افراد انجام شده‌بودند را بررسي كردند و سپس با استفاده از ارقام پذيرش شفاخانه ها، دريافتند در سال 2013 نزديك به 251454 مرگ به دليل بروز خطا در سيستم طبابت  رخ داده‌است.
در ادامه ليست دلايل مرگ در آمريكا را مشاهده مي‌كنيد:
1- امراض قلبي- 614348 مرگ
2- سرطان- 591699 مرگ
3- خطاي طبابت- 251454 مرگ
4- امراض مزمن تنفسي- 147101 مرگ
5- تصادف- 136053 مرگ
6- سكته مغزي-133103 مرگ
7- آلزايمر- 93541 مرگ
8- ديابت- 76488 مرگ
9- آنفلوآنزا/ذات‌الريه-55227 مرگ
10- امراض كليوي- 48146 مرگ
در ليست دلايل مرگ افراد در مراكز تداوی و پيشگيري از امراض خطاي طبابت  اصلا به حساب نمي‌آيد و نبود اين عامل به آن معني است كه كسي به فكر رفع آن نخواهد‌افتاد. به گفته محققین درحال حاضر امراض قلبي و سرطان در مركز توجه آمريكايي‌ها قرار دارند،‌ اما از آنجايي كه خطاهاي طبابت در ليست وجود ندارد، كسي به آن توجهي نمي‌كند.
براساس اين گزارش مهم‌ترين چالش براي رفع اين مشكل يافتن راهي براي تشويق داکتران  است تا خطاهاي خود را گزارش كرده و درباره آن بحث و گفتگو كنند بدون اينكه سابقه بدي براي آنها ثبت شود.

۱۳۹۵/۰۲/۱۳

آلودگی هوا ممکن است خطر چندین نوع سرطان را افزایش دهد



یک بررسی جدید نشان می‌دهد که قرارگیری درازمدت در معرض ذرات کوچک معلق آلوده  هوا- ناشی ازموتر ها  ، لاری ها ، نیروگاه‌ها و کارخانه‌های تولیدی- با افزایش خطر مرگ به علت چندین نوع سرطان ارتباط دارد.
به گزارش هلث‌دی نیوز جی نیل تامسِ، استاد اپیدمیولوژی در پوهنتون/ دانشگاه بیرمنگام در انگلستان و سرپرست این تحقیق گفت: «آلودگی هوا عاملی قابل اصلاح است که آشکارا صحت عمومی را به خطر می‌اندازد.»
گرچه این بررسی ثابت نمی‌کند که این ذرات معلق آلوده  واقعاً علت ایجاد سرطان هستند، اما تامس گفت: «به زبان ساده، هر چه میزان این ذرات در هوا بیشتر باشد، خطر ابتلا به سرطان بیشتر است.»
این بررسی که شامل بیش از ۶۶۰۰۰ ساکن سالمند هنگ‌کنگ بود نشان‌دهنده افزایش خطر مردن ناشی از سرطان حتی با افزایش‌های اندک در میزان قرارگیری به ذرات کوچک معلق آلوده  هوا بود که با مقیاس میکروگرام در مترمکعب اندازه‌گیری می‌شوند. برای مثال، این تحقیقات می‌گویند خطر عمومی مردن به علت سرطان با هر ۱۰ میکروگرام در مترمکعب افزایش قرارگیری در معرض این ذرات ۲۲ درصد افزایش می‌یابد.
به نظر می‌رسید این افزایش خطر برای برخی از سرطان‌ها بیش از سرطان‌های دیگر است: این تحقیقات گفتند که افزایش آلودگی هوا با ۴۲ درصد افزایش خطر مردن به علت سرطان‌های بخش فوقانی مجرای هاضمه  و ۳۵ درصد افزایش خطر مردن به علت سرطان کبد، مجرای صفراوی، کیسه صفرا و لوزالمعده است.
تامس گفت: «این بررسی همراه با تحقیقات موجود بیانگران است که سایر نفوس های شهری دیگر ممکن است در معرض خطرات مشابهی باشند. دلالت‌هایی این یافته‌ها برای شهرهای مشابه دیگر در سراسر جهان این است که آلودگی را باید با حداکثر سرعت ممکن کم کرد.»
به گفته تامس، گرچه نقش آلودگی هوا در ایجاد سرطان کاملاً درک نشده است، اما ممکن است شامل نقایص ترمیم DNA، تغییرات در پاسخ معافیتی یا التهاب باشد که رشد اوعیه های خونی  جدید را باعث می‌شوند و به سرطان امکان انتشار می‌دهند. او گفت که در سرطان حهاز هاضمه  آلودگی با فلزات سنگین ممکن است بر باکتریاهای روده اثر بگذارد و رشد سرطان را تشدید کند.
در این بررسی معلوم نبود که آیا هر یک از این افراد پیش از شروع بررسی سرطان داشته‌اند یا نه. محققین  این ساکنان را تا سال ۲۰۱۱ دنبال کرده بودند. علل مرگ بر اساس ثبت متوفیات هنگ‌کنگ به دست آمده بود.
این محقیقین برای اندازه گرفتن ذرات کوچک آلودگی هوا به تخمین‌های بر اساس ارقام ماهواره‌ای و پایشگرهای کیفیت‌ها تکیه کرده بودند. این محقیقین  همچنین یافته‌هایشان را با توجه به سگرت کشیدن افراد تعدیل کردند و مرگ‌هایی را که تا سال اول پس از وارد شدن افراد به مطالعه رخ داده بود، از بررسی‌شان کنار گذاشتند.
سوزان گپستو، معاون رئیس بخش اپیدمیولوژی در جامعه سرطان آمریکا گفت: «این بررسی به مجموعه افزایشی شواهدی افزوده می‌شود که نشان می‌دهند آلودگی هوا ممکن است با سرطان‌های دیگری به جز سرطان ریه همراهی داشته باشد.»
یافته‌های این بررسی در ۲۹ اپریل  در جورنال اپیدمیولوژی، شاخص‌های محیطی و پیشگیری سرطان منتشر شد.

۱۳۹۵/۰۲/۱۲

استرس‌های روزمره به تخمه های مردانه (اسپرم ها ) ضرر میرساند



 
یک بررسی جدید نشان می‌دهد که برخی از عوامل سبک زندگی با میزان‌های بالاتر آسیب در ماده جنتیکی اسپرم مردان همراهی دارند.
به گزارش رویترز دانشمندان  می‌گویند که این آسیب که ممکن است از عواملی مانند چاقی، استرس و حتی استفاده از تلیفون همراه منشأ بگیرد- ممکن است بر توانایی باروری مردان و نیز ژن‌هاي منتقل‌شده به کودکانشان اثر بگذارد.
در آزمایش اسپرم معمولاً به تعداد و وضعیت کلی حجره های اسپرم توجه می‌شود. اما محقیقین  لهستانی که این بررسی کوچک را انجام دادند، معتقدند که میزان شکستگی یا قطعه‌قطعه شدن در زنجیره‌های DNA در اسپرم ممکن است شاخص بهتری برای باروری باشد. 
این محقیقین در مقاله‌شان در جورنال بین‌المللی تحقیقات ناتوانی نعوظ می‌نویسند مردان دارای قطعه‌قطعه‌ شدگی DNA اسپرم نسبت‌های پایین‌تر باروری طبیعی و باروری از طریق اعمالی مانند القاح خارج از رحمی را دارند.
داکتر ریکاردو پی برتولا از پوهنتون /دانشگاه فدرال سائوپائولو در برزیل که در این تحقیق شرکت نداشت، گفت که محقیقین  قبلاً نییز متوجه شده بودند که عوامل سبک زندگی بر میزان قطعه‌قطعه ‌شدگی DNA اسپرم تأثیر می‌گذارند.
او گفت: «ما انتظار داریم که عوامل محیطی و سبک زندگی بر باروری مردان مؤثر باشند، اما میزان پاسخ افراد به این عوامل بسیار متفاوت است.»
داکتر ماریان رادوان از شفاخانه  گامتا در رازگو در لهستان و همکارانش ۲۸۶ مرد زیر ۴۵ سال را که به یک کلینیک عقامت مراجعه کرده بودند، بررسی کردند.
اغلب این مردان اضافه‌وزن داشتند، سگرت کش نبودند و میزان متوسط از استرس کاری و استرس در زندگی را تحمل می‌کردند.
مردانی که چاق بودند یا برای بیش از ۱۰ سال از تلیفون همراه استفاده می‌کردند، نسبت به مردان دیگر به داشتن درصد بالا اسپرم‌های نابالغ گرایش داشتند.
به گزارش این محقیقین  مصرف قهوه، سگرت کشیدن و فعالیت جسمی با قطعه‌قطعه ‌شدن DNA همراهی نداشت.
این گروه دانشمندان  می‌گویند شواهدی وجود دارد که آسیب DNA به جز تأثیر بر باروری مردان ممکن است به فرزندان نیز منتقل شود و خطر میوتشن  ژنی مربوط به ارمراض گوناگون را افزایش دهد.
داکتر برتولا گفت «در حال حاضر قانع نشده است» که استفاده از تلیفون همراه به اسپرم آسیب بزند. او گفت:‌«من شاهدی قطعی درباره واقعی بودن چنین تأثیری نمی‌بینم.»
او یادآور شد که این بررسی جدید ثابت نمی‌کند که عوامل سبک زندگی باعث آسیب ‌DNA در اسپرم شده باشند و فقط همراهی این دو را با یکدیگر نشان می‌دهد.

۱۳۹۵/۰۲/۱۱

چرا در جای دیگر خوابتان نمی برد .


 
اگر در نخستین شب در جایی جدید در به خواب رفتن دچار مشکل شده‌اید، یک بررسی جدید ممکن است توضیح دهد علت این پدیده چیست: یک نیمه از مغز شما بیدارتر از نیمه دیگر باقی می‌ماند.
به نوشته لایوساینس این بررسی شامل ۳۵ نفر می‌شد که چندین شب را در یک آزمایشگاه خواب گذراندند و هم‌زمان دانشمندان  فعالیت مغزی‌شان را با تکنیک‌های پیشرفته تصویربرداری مغز تحت نظر داشتند. نتایج نشان داد که در طول شب اول، در جریان خواب عمیق (خواب با امواج آهسته) نیمکره چپ مغز فعال‌تر از نیمکره راست مغز است.
به گفته این دانشمندان ، تفاوتی که در فعالیت دو نیمه مغز در این بررسی مشاهده شد تا حدودی (نه به آن شدت)‌ شبیه به وضعیتی است که در پستانداران دریایی در هنگام خواب مشاهده می‌شود که هر بار یک نیمه از مغزشان غیرفعال می‌شود. یوکا ساساکی، استاد درپوهنتون/ دانشگاه براون و یکی از نویسندگان مقاله این بررسی گفت: «مغزهای ما مینیاتوری از سیستم مشابه در وال‌ها و دلفین‌ها دارند.»
این بررسی همچنین نشان داد که هر چه تفاوت میان فعالیت مغز در میان دو نیمکره بیشتر باشد، به خواب رفتن فرد سخت‌تر می‌شود.
به‌علاوه، هنگامی که دانشمندان  صداهای ترکیدن حباب را در کنار هر یک از گوش‌های راست و چپ افراد مورد آزمایش ‍پخش کردند، افراد در هنگامی که صداها در کنار گوش راستشان نواخته می‌شد (و باعث تحریک نیمکره چپ مغز می‌شد)، آسان‌تر بیدار می‌شدند.
این دانشمندان  می‌گویند اینکه یک نیمکره مغز در خواب «گوش‌به‌زنگ» تر از نیمه دیگر باقی می‌مانند ممکن است یک راهبرد برای بقا در هنگامی باشد که انسان‌ها در محیطی جدید قرار می‌گیرند- نیمکره چپ به صورت یک «نگهبان شب» عمل می‌کند که فرد خوابیده را در صورت بروز خطری بیدار می‌کند.
این دانشمندان  قصد دارند که بررسی‌های بیشتری برای درک بهتر این پدیده که به عنوان «اثر شب نخست» شناخته می‌شود، انجام دهند، از جمله اینکه آیا ممکن است راهبردهایی وجود داشته باشد تا با خاموش کردن این نگهبان شب به افراد برای خوابیدن در محیط‌های جدید کمک کرد.

۱۳۹۵/۰۲/۰۹

ساعت خواب که شما را مهربانتر بیدار می‌کنند



از سال ۱۸۷۶ که ساعت زنگ‌دار مکانیکی اختراع شد، تا به امروز نوآوری چندانی در زمینه تکنیک‌های بیدارشدن از خواب ایجاد نشده‌است، درست است که این ساعت‌ها نسبت به صدای خروس پیشرفتی قابل توجه به شمار می‌رفتند اما مفکوره  اصلی یکسان بود: ایجاد صدایی ناگهانی و بلند برای بیدار کردن افراد.
براساس گزارش CNN، با اين‌همه طي سال‌هاي اخير شركت‌هاي بزرگ با اختراع مجموعه‌اي از گجت‌هاي جديد در تلاشند اين روند پراسترس و ناخوشايند را متحول سازند. اين تجهيزات با استفاده از تکنالوژی از قبيل حسگرها و نور تلاش دارند انسان‌ها را به سبكي مهربان‌تر و آرامتر از دنياي خواب به دنياي بيداري بكشانند.
مطالعات نشان داده‌اند كه نور آبي از توليد هورمون ملاتونين، هورموني كه فرارسيدن زمان خواب را به بدن اعلام مي‌كند، جلوگيري مي‌كند. شركت‌هايي مانند اپل و گوگلبرهمين مبنا حذف كردن نور آبي از نمايشگر اسمارت‌فون‌هاي خود را آغاز كرده‌اند تا به كاربرانشان اجازه دهند راحت‌تر بخوابند.
گجت‌هاي بيداري نيز از همين تكنيك براي بيدار كردن افراد بهره مي‌برند. ساعت زنگ‌دار آئورا به آرامي اتاق را با نور آبي روشن پر مي‌كند تا طلوع خورشيد را براي افرادي كه به نور مستقيم آفتاب دسترسي ندارند، شبيه‌سازي كند.
اين ساعت همچنين حسگر همراهي نيز دارد كه زير ملحفه قرار گرفته و چرخه و الگوي خواب فرد را تعقيب مي‌كند، اين حوزه مهم ديگري است كه گجت‌هاي بيداري روي آن متمركز شده‌اند. انسان داراي سه چرخه خواب است: سبك، عميق و REM، مرحله‌اي كه انسان در آن خواب مي‌بيند. اين اختراع  جديد مي‌تواند فرد را در مرحله‌اي از خواب سبك بيدار كند تا فرد پس از بيداري كمتر دچار اضطراب و سرگشتگي شود.
BEDDIT حسگري مشابه آئورا است كه مي‌تواند اطلاعاتي از قبيل مدت زماني كه طول مي‌كشد تا فرد به خواب رود،‌ خروپف كردن فرد و تعداد دم و بازدم‌هاي فرد در هر دقيقه را ثبت مي‌كند. اين حسگر با همكاري يك اپليكيشن همراه فرد را در سبك‌ترين مرحله از خوابش بيدار مي‌كند. مانند بسياري از ديگر اپليكيشن‌هاي نظارتي، اين اپليكيشن نيز خوابيدن را با دادن امتياز به كيفيت خواب به يك بازي تبديل مي‌كند و فرد مي‌تواند با يك چرت نيمروزي امتياز خود را افزايش دهد.
Sleep Cycle اپليكيشن دقيق‌تري است كه با استفاده از شتاب‌سنج يا ميكروفن اسمارت‌فون فرد حركات وي را در حين خواب زير نظر مي‌گيرد. هرچه فرد در حين خواب كمتر حركت كند، خواب او عميق‌تر است.
الكترونيك‌هاي پوشيدني از قبيل Fitbit نيز تجهيزات نظارت بر خواب را ارائه مي‌دهند،‌به شرطي كه با به تن داشتن اين تجهيزات در طول شب مشكلي نداشته‌باشيد. كي از پيشرفته‌ترين آنها The It Bed نام دارد،‌ ملحفه‌اي كه مشابه يك آزمايشگاه خواب عمل مي‌كند و به حسگرهاي زيستي مجهز است كه حركات فرد خواب را دنبال كرده و نشانه‌هاي حياتي وي را هر ثانيه براي چند‌صد بار بررسي مي‌كند. اين ملحفه حتي مي‌تواند ديگر پوشيدني‌ها و اپليكيشن‌ها متصل شود تا كوچكترين تغييرات در بدن فرد درخواب را با دقت رديابي كند.
اين ابزار با استفاده از اين حجم از اطلاعات الگوهايي را كشف كرده و پيشنهاداتي مي‌دهد. شايد فردي در حرارت كمتر از 18 درجه بهتر به خواب برود. از آنجايي كه تخت‌خواب در اين سيستم نظارتي قابل تنظيم است، سيستم مي‌تواند براساس اطلاعات جامعي كه از فرد جمع‌آوري كرده‌است، بهترين زاويه سطح تشك را براي راحتي را پيشنهاد دهد. اين سيستم در نمايشگاه الكترونيك‌هاي مصرفي سال 2016 معرفي شد و قرار است در تابستان درپيش رو عرضه شود.
با اين‌همه به گفته پروفسور جري سيگل از  پوهنتون /دانشگاه كاليفرنيا لس‌آنجلس تاكنون اطلاعات دقيق و جامعي روي اين نوع از تجهيزات و خدمات انجام نگرفته‌است. از اين رو اگرچه شركت‌هاي توليد كننده اين اپليكيشن‌ها و تجهيزات ادعا دارند خواب و بيداري بهتري را براي افراد رقم مي‌زنند، اما هيچ مدركي بر اثبات اين ادعا وجود ندارد. علاوه‌براين وابستگي بيش از اندازه به اين تجهيزات نظارت بر روند خواب و بيداري مي‌تواند منجر به افزايش اضطراب درباره خواب شده و شب‌هاي ناآرامي را براي افراد ايجاد كند.

نشستن زیاد باعث رسوب کلسیم در شراین کورونر (قلبی) میشود

 

یک دلیل دیگر برای اینکه نشستن بیش از حد برای سلامت شما بد است، پیدا شده؛ یک بررسی جدید در آمریکا نشان می‌دهد که نشستن بیش از حد با «سخت شدن» شریان‌ها در نتیجه رسوب کلسیم ارتباط دارد.
به گزارش رویترز این تحقیقات که بر روی گروهی از داوطلبان میانسال انجام شد، نشان داد که هر ساعت اضافی نشستن با ۱۲ درصد احتمال بیشتر تجمع کلسیم در شریان های کورونری ارتباط دارد که نشانه زودرسی از مرض اوعیه  کورونری قلب است.
جولیا کوزلیتینا از مرکز طبی نورث‌وسترن  پوهنتون /دانشگاه تگزاس، در دالاس یکی از نویسندگان مقاله این بررسی گفت: «این  تحقیقات یکی از نخستین بررسی‌هایی است که به روشن شدن چگونگی ارتباط میان زمان نشستن و خطر مرض قلبی کمک می‌کند، چرا که یکی از شاخص‌های اولیه آترواسکروز در شریان‌های قلب را ارزیابی می‌کند.»
دانشمندان  ارقام  بیش از 2 هزار شرکت‌کننده در «بررسی قلب دالاس» را که فعالیت جسمانی‌شان بر اساس ابزارهای ردیابی پوشیدنی اندازه‌گیری شده بود و اسکن‌های کلسیم شریان کورونری داشتند، تجزیه و تحلیل کردند.
سن متوسط شرکت‌کنندگان 50 سال بود و حدود نیمی آن  سیاه‌پوست بودند. در مجموع این  داوطلبان بین 1 تا 11 ساعت از روز را در حالت نشسته می‌گذراندند و بین صفر تا 200 دقیقه، به طور متوسط ۲۹ دقیقه در روز فعالیت‌های جسمی متوسط تا شدید انجام می‌دادند.
حدود یک چهارم از این افراد در این نمونه مقداری کلسیم قابل‌شناسایی در شریان کورونری داشتند.
شرکت‌کنندگانی که بیشترین زمان را در حالت نشسته گذرانده بودند، سالمندتر بودند و فشارخون بالا، دیابت و شاخص توده بدنی بالاتری داشتند.
این گروه دانشمندان که گزارش‌شان در جورنال کالج کاردیولوژی آمریکا منتشر شده است، می‌گویند این افراد همچنین با احتمال بیشتری رسوب کلسیم کورونری داشتند.
این دانشمندان  با در نظر گرفتن سن و سایر عوامل، ساعت اضافی زمان نشستن را با خطر بیشتر داشتن رسوب کلسیم در شریان کورونری ارتباط دادند.
بااین‌حال، مدت زمان صرف‌شده برای ورزش با احتمال رسوب کلسیم کورونری ارتباطی نداشت.
این محققین می‌نویسند که پایش صرفا یک‌هفته‌ای فعالیت جسمی نمی‌تواند بیانگر عادات ورزشی در طول عمر افراد باشد و یافته‌هایشان لزوما ثابت نمی‌کند که نشسته بودن علت تجمع کلسیم در شریان کورونری است و این بررسی فقط همراهی میان دو عامل را نشان می‌دهد.
کیبین کی از پوهنتون طبی آلبرت اینشتین در  نیویورک که در این تحقیق شرکت نداشت، می‌گوید: «جالب‌ترین یافته‌ این بررسی این است بین مدت زمان نشستن - و نه فعالیت جسمی متوسط تا شدید و رسوب کلسیم عروق کورونری ارتباط وجود دارد»
او افزود: «علاوه بر ورزش در ورزشگا، پیاده‌روی در زمان استراحت برای صبحانه  و ایجاد وقفه‌هایی در رفتار نشسته می‌تواند کمک‌کننده باشد. برای انجام این کار می‌توانید هر چند وقت یک‌بار  برای خوردن از پشت میزتان بلند شوید و راه بروید (مثلا برای گرفتن یک پیاله چای). بررسی‌های آینده باید مدت و فراوانی مطلوب برای این قطع‌کردن‌های رفتار نشسته را بررسی کنند.»

۱۳۹۵/۰۲/۰۶

میزان خودکشی در آمریکا در طول یک دهه و نیم گذشته ۲۴ درصد افزایش یافته است

 

گزارش جدید مراکز کنترول و پیشگیری امراض  آمریکا که روز جمعه ۲۲ اپریل  منتشر شد نشان می‌دهد که میزان خودکشی در آمریکا در طول یک دهه و نیم گذشته ۲۴ درصد افزایش یافته است.
به نوشته نیوزویک میزان خودکشی در سال ۱۹۹۹ در آمریکا ۱۰.۵ مورد در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر بود، درحالی‌که این رقم در سال ۲۰۱۴ به ۱۳ مورد در هر ۱۰۰۰۰۰ رسیده است.
بیشترین میزان خودکشی در میان دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله دیده می‌شود، به‌طوری‌که میزان خودکشی در این گروه سنی بیش از ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. پسران نوجوان کمترین میزان خودکشی در میان همه گروه‌های سنی را داشتند، اما دومین افزایش بزرگ میزان خودکشی در طول این مدت یعنی ۳۷ درصد را به خود اختصاص داده‌اند.
افزایش میزان خودکشی در فاصله سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۴ در میان‌سالان ۴۲ درصد بوده است. مانند گزارش‌های بسیار پیشین، مردان با احتمال بسیار بیشتری نسبت به زنان دست به خودکشی زده بودند؛ میزان تعدیل‌شده خودکشی در میان مردان در سال ۲۰۱۴ سه برابر بالاتر از این میزان در زنان بود.
این گزارش همچنین گرایش‌ها درباره شیوه‌های خودکشی را هم برجسته می‌کند. مردان با احتمال بسیار بیشتری از اسلحه (۵۵.۴ درصد) برای خودکشی استفاده می‌کنند، اما شایع شیوه خودکشی برای زنان استفاده از زهر (۳۴.۴ درصد) است. شمار مرگ‌های ناشي از خودکشی به علت خفه‌شدگی در طول ۱۵ سال گذشته در هر دو جنس افزایش یافته است.
داکتر جفری بورنستین، رئیس و مدیرعامل بنیاد تحقیق مغز و رفتار که در تهیه این گزارش دخالتی نداشته است، درباره یافته‌های آن گفت:‌ «اگر هر عارضه طبی دیگری این همه مرگ‌ومیر ایجاد می‌کرد، بلافاصله اعلام وضعیت اضطراری طبی انجام می‌شد. این بررسی باید فراخوانی برای عمل برای بهبود دسترسی به مراقبت‌ها، کاهش انگ اجتماعی خودکشی و بهبود درمان با تأمین اعتبار برای تحقیقات دراین‌باره باشد.»
خودکشی در آمریکا دهمین علت مرگ‌ومیر است (امراض قلبی، سرطان ها  و امراض طرق تنفسی تحتانی سه علت اول را تشکیل می‌دهند). تحقیقات طبی و بهبودها در مراقبت‌های پیشگیری باعث کاهش شمار افرادی شده‌اند که به علت  امراض جسمی مانند حمله قلبی، سکته مغزی و بسیاری از انواع سرطان در آمریکا می‌مردند. اما تحقیقات در زمینه امراض روانی به‌طور مداوم دچار عقب‌ماندگی بوده است. برای مثال موسسه‌های ملی صحی آمریکا ۵.۳ میلیارد دلار صرف تحقیقات سرطان و فقط ۴۱۵ میلیون دلار صرف تحقیقات درباره افسردگی کرده‌اند.
شماری از عوامل ممکن است افزایش میزان خودکشی را در آمریکا باعث شده باشند. برخی از کارشناسان به قوانین ناقص مالکیت اسلحه در آمریکا اشاره می‌کنند. یک بررسی که اخیراً در جورنال طبی نیوانگلند منتشر شد، نشان داد که در ۳۵ ایالت آمریکا بیشترین میزان مالکیت اسلحه را داشتند، مردان با احتمال سه برابر بیشتر با سلاح خودکشی می‌کنند. بالاخره گفته می‌شود که خدمات اجتماعی ناکافی و نقصان نظام صحی روانی از عوامل محرک این روند هستند.

۱۳۹۵/۰۲/۰۴

امیدهای تازه برای استفاده از پیوند حجرات لوزالمعده برای تداوی دیابت شدید

 

مدت‌هاست که این امید به وجود آمده است تا با پیوند حجرات  تولیدکننده انسولین لوزالمعده دیابت را تداوئ کرد
و اکنون یک بررسی جدید نشان می‌دهد این حجرات می‌توانند مریضان دچار شدیدترین نوع شکر را از عوارض کشنده  آن نجات دهد و به این ترتیب گام مهمی به سوی تأیید این شیوه تداوی در آمریکا برداشته شده است.
به نوشته واشنگتن پست، این نوع پیوندها در برخی از کشورها استفاده می‌شوند، اما در آمریکا فقط در مطالعات تحقیقاتی در دسترس هستند. دانشمندان یا این یافته‌ها که روز دوشنبه ۱۸ اپریل (۳۰ حمل) منتشر شد، امیدوارند بتوانند مجوز استفاده از این شیوه را بر روی شمار کوچکی از افراد مبتلا به شکر نوع یک بگیرند، یعنی گروهی از مبتلایان شکر که در معرض بیشترین خطر هایپوگلیسمیا خون با شدت‌هایی هستند که می‌تواند به حمله تشنجی بینجامد.
داکتر برنارد هرینگ، نویسنده اصلی مقاله این تحقیق که گروهش قصد دارند مجوز سازمان غذا و دوای آمریکا برای این تداوی را بگیرند، گفت:‌ «تداوی های حجروی برای دیابت واقعی و مؤثر هستند و به طور بالقوه امکان زیادی برای درمان مریضان  مناسب را فراهم می‌کنند.»
دستگاه  معافیتی فرد در دیابت نوع یک حجرات  از لوزالمعده فرد را نابود می‌کند که مسئول ساختن انسولین - هورمونی ضروری برای تبدیل گلوکوز خون به انرژی- هستند. حدود یک میلیون نفر در آمریکا به دیابت نوع یک مبتلا هستند و به تزریق مداوم انسولین نیاز دارند تا زنده بمانند، اما هنوز ممکن است دستخوش عوارضی شوند که به خاطر نوسان در میزان گلوکوز خون آنان است.
مریضان شکر  که پیوند کلیه دریافت می‌کنند، گاهی هم زمان پیوند لوزالمعده هم می‌شوند و در نتیجه دیابتشان اساساً علاج می‌شود. اما این عملی ناشایع و دشوار است، بنابراین دانشمندان سال‌هاست که بر روی یک جایگزین با تهاجم حداقلی کار کرده‌اند: تزریق وریدی صرف حجرات جزیره‌ای، یعنی کارخانه‌های تولید انسولین درون لوزالمعده، به مریض.
هنگامی که اندازه گلوکوز بیش‌ازحد کاهش می‌کند، اغلب افراد دارای دیابت نوع یک نشانه‌های زودرس هشداردهنده- لکنت زبان، لرزش دست، تعریق، تپش قلب- را تجربه می‌کنند. اما حتی در موارد بهترین مراقبت‌ها، حدود ۳۰ درصد از این افراد در نهایت دیگر این علائم را تجربه نمی‌کنند.
این گروه افراد درصورتی‌که گلوکوز خونشان در هنگامی که کسی در اطرافشان نیست، افت کند، در معرض خطری وخیم قرار می‌گیرند. پایشگرهای مداوم گلوکوز خون می‌توانند با این مشکل مقابله کنند، اما حتی آنها نیز به همه افراد کمک نمی‌کننند.
انستیتوت های ملی صحی آمریکا (NIH) که بخشی از مریضان  شکر در معرض بیشترین خطر را هدف قرار داده بود، هزینه یک بررسی را تأمین کردند که در آن ۴۸ فرد در هشت مراکز طبی دست‌کم یک پیوند حجره جزیره‌ای دریافت کردند.
یک سال بعد، ۸۸ درصد این افراد دیگر رویدادهای کاهش شدید خون را تجربه نکردند، و دوباره متوجه موارد افت قند خون می‌شدند و میزان‌های قند خون‌شان نیز در حد نزدیک به دامنه طبیعی باقی ماند.
دو سال بعد، این بررسی که یافته‌هایش در ٰجورنال Diabetes Care منتشر شد، به این نتیجه رسید که ۷۱ درصد شرکت‌کنندگان همچنان در این وضعیت مناسب باقی مانده‌اند.
البته هدف این بررسی بی‌نیاز شدن این افراد از انسولین نبود، چراکه در چنین حالتی نیاز به کارکردی از حجرات  جزیره‌ای وجود دارد که فراتر از بازگرداندن صرف آگاهی افراد درباره افت قند خونشان باشد. اما برخی از این مریضان - ۵۲ درصد پس از یک سال- دیگر نیازی به تزریق انسولین نداشتند و بقیه از دوزهای کمتر انسولین استفاده می‌کردند.
سازمان غذا و دوا آمریکا تاکید کرده است که باید ابتدا روش استانداردی برای پیوند حجرات جزیره‌ای به وجود آید تا این سازمان تاییدش را مد نظر قرار دهد- تاییدی که برای پوشش بیمه‌ای این روش درمانی ضروری است.

۱۳۹۵/۰۱/۳۰

کمپاین گسترده جهانی برای محو فلج اطفال آغاز شد.

 

یک کمپاین گسترده واکسیناسیون بر ضد فلج اطفال از روز یکشنبه ۲۹ حمل (۱۷ اپریل) در ۱۵۰ کشور برای آخرین مرحله ریشه‌کنی این مرض در جهان آغاز می‌شود
به گزارش رویترز کارشناسان می‌توان در طول سال جاری انتقال ویروس فلج اطفال را متوقف کرد و تا سال ۲۰۱۹ یا ۲۰۲۰ ریشه‌کنی این مرض میکروبی را اعلام کرد. 
اما برای رسیدن به این هدف باید واکسین سه ظرفیتی (حاوی سه نوع ویروس زنده ضعیف شده فلج اطفال) که برای بیش از سه دهه طور موفقی برای مبارزه با این مرض به کار رفته است، با واکسینی دو ظرفیتی (حاوی دو نوع ویروس) جایگزین شود تا برای آخرین مناطق در معرض خطر شیوع مرض به کار رود.
اغلب کشورها تاکنون از واکسین سه ظرفیتی که د برابر سه نوع ویروس وحشی فلج اطفال- نوع ۱، نوع ۲ و نوع ۳- حفاظت ایجاد می‌کند،استفاده می‌کرده‌اند. اما از آنجایی که سرایت نوع ۲ ویروس در سال ۱۹۹۹ پایان یافت دیگر لزومی به معافیت سازی در برابر ان نیست.
خطر دیگر واکسین فعلی این است که در موارد نادری ویروس نوع ۲ زنده ضعیف‌شده به کار رفته در آن باعث ایجاد میکروب  فلج اطفال به علت واکسین می‌شود.
بنابراین حدود ۱۵۰ کشور در فاصله روزهای ۱۷ اپریل تا اول مه در یک برنامه هماهنگ واکسین سه ظرفیتی فعلی را با واکسین دوظرفیتی حاوی ویروس‌های نوع ۱ و ۳ جایگزین خواهند کرد.
میشل زفران، مدیر ریشه‌کنی فلج اطفال در سازمان صحی دنیا ، می‌گوید شکست این برنامه با وجود اینکه در سال جاری تا به حال فقط ۱۲ مورد مرض از پاکستانو افغانستان گزارش شده است، امکان شیوع دوباره ویروس را در سایر کشورها فراهم می‌کند.
اگر این برنامه به موققیت برسد، فلج اطفال دومین مرض ریشه‌کن‌شده پس از ریشه کنی مرض آبله در سال ۱۹۸۰ خواهد شد.
رفران می‌گوید باید این کمپاین  را تا ریشه‌کنی کامل فلج اطفال ادامه داد.  او گفت: «ما داریم به قلمروی ناشناسی وارد می‌شویم. اما دیگر امکان یازگشت وجود ندارد.
اگر قرار باشد ریشه‌کنی فلج اطفال تا آخرین دهه انجام پذیرد، یک تعویض دیگر واکسین لازم است.
در این هنگام باید واکسین‌های «غیرفعال شده» یا IPV فلج اطفال جایگزین واکسین‌های «زنده» فعلی شوند تا احتمال ایجاد مرض ناشی از ویروس‌های واکسین نیز برطرف شود.
البته با توجه موجودی کم این نوع واکسین، اقدامات برای افزایش تولید آن باید از هم اکنون آغاز شود.
ابتکار عمل جهانی ریشه‌کنی فلج اطفال (GPEI) در سال ۱۹۸۸ شروع شد و هدفش پایان دادن به انتقال ویروس وحشی تا سال ۲۰۰۰ بود، اما تحقق این هدف ابتدا تا سال ۲۰۱۴ و بعد تا سال ۲۰۱۶ به تاخیر افتاد.
ظهور مجدد مرض فلج اطفال در سال‌های اخیر در پاکستان و سوریه از جمله دلایل این به تاخیر افتادن بوده است.
از طرف دیگر مواردی مرض ناشی از ویروس واکسین از اوکراین و مالی گزارش شده است.
کارشناسان می‌گویند شاید معلوم شود که تعیین سال ۲۰۱۶ هم به عنوان زمان توقف سرایت ویروس بیش از حد خوش‌بینانه بوده است.

۱۳۹۵/۰۱/۲۸

گزارش یک اختلال عصبی جدید مرتبط با زیکا در برزیل


 
دانشمندان برزیلی یک اختلال مغزی جدید مرتبط با انتان  زیکا در بزرگسالان به نام «آنسفالومیلیت منتشر حاد» یا ADEM را یافته‌اند که یک مرض اتوایمیون است و مغز و نخاع شوکی را درگیر می‌کند.
به گزارش رویترز داکتر ماریا لوسی بریتو، متخصص عقلی و عصبی در شفاخانه رستوریشن در شهر رسیف در برزیل اعلام کرد:‌گرچه بررسی ما کوچک است، اما شواهدی در این مورد به دست می‌دهد که ویروس زیکا می‌تواند عوارض متفاوتی نسبت به عوارض شناخته‌شده فعلی در مغز ایجاد کند.
انتان با ویروس زیکا قبلاً با اختلال اتوایمون  گی‌یان-باری مرتبط شده بود که اعصاب محیطی در خارج از مغر و نخاع را درگیر می‌کند و باعث فلج گذرا می‌شود، هر چند که در مواردی فلج عضلات تنفسی ناشی از آن مرض به استفاده از دستگاه تنفس مکانیکی مجبور کند. 
اکنون این گزارش جدید نشان می‌دهد که زیکا می‌تواند باعث حمله دستگاه معافیتی فرد به دستگاه عصبی مرکزی هم بشود.
ADEM به‌طورمعمول به دنبال انتان ویروسی رخ می‌دهد و باعث پندیدگی شدید در مغز و نخاع می‌شود‌ که به میلین، غلاف محافظ پوشاننده رشته‌های عصبی، آسیب می‌زند. در نتیجه این آسیب ضعف، بی‌حسی و از دست رفتن تعادل و بینایی رخ می‌دهد یعنی علائمی که شبیه ام اس است.
بریتو این یافته‌ها را روز یکشنبه اپریل اپریل (۲۲ حمل) در اجلاس آکادمی نورولوژی آمریکا در ونکوور بیان کرد. این بررسی شامل ۱۵۱ مرض می‌شد که در فاصله دسامبر ۲۰۱۴ تا جنوری ۲۰۱۵ به شفاخانه  او مراجعه کرده بودند. همه این افراد دچار انتان با آربوویروس‌ها، خانواده‌ای از ویروس‌ها شامل ویروس‌های زیکا، دنگی و چیکونگونیا شده بودند.
شش نفر از این مریضان دچار علائمی شده بودند که با اختلالات اتوایمیون مطابقت داشت. از این شش نفر چهار نفر دچار نشانگان گی‌یان باره و دو نفر دچار ADEM بودند. اسکن‌های مغز نشان‌دهنده آسیب به ماده سفید بود. علائم ADEM معمولاً حدود شش ماه به طول می‌انجامند.
همه این شش مرض از لحاظ زیکا مثبت بودند و همه پس از رخصتی از شفاخانه دچار اثرات طول کشنده مرض بودند، به‌طوری‌که پنج مریض اختلال کارکرد حرکتی، یک مریض مشکلات بینایی و یک مریض زوال شناختی را گزارش کرده بودند.
داکتر جیمز سجوار، اپیدمیولوژیست امراض عصبی در مراکز کنترول و پیشگیری امراض آمریکا گفت که به نظر نمی‌رسد موارد ADEM مرتبط با زیکا با همان شتاب پروسه  گی‌یان - باری رخ دهد، اما داکتر باید مراقب بروز ADEM و سایر اختلالات عصبی در موارد  انتان  زیکا باشند.

۱۳۹۵/۰۱/۱۴

یک پنجم مردم جهان تا سال ۲۰۲۵ چاق خواهند شد


 
یک بررسی عمده که نتایج آن روز جمعه اول اپریل (۱۳ حمل) منتشر شد، درباره همه‌گیری جهانی «چاقی شدید» که هزینه‌های صحی و اقتصادی فراوانی در پی خواهد داشت، هشدار می‌دهد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه این تحقیقات نشان داد که نسبت بزرگسالان چاق در طول ۴۰ سال گذشته از ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۴ بیش از دو برابر شده است و در ۹ سال آینده نیز افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد.
مجید عزتی از امپریال کالج لندن و نویسنده مقاله این تحقیق که جورنال طبی لنست منتشر شده است، گفت: «دامنه پیامدهای صحی این وضعیت تصورناپذیر است.»
او گفت: «چاقی و به‌خصوص چاقی شدید و مرضی بر بسیاری از اعضا و پروسه های  فیزیولوژیکی تأثیر می‌گذارد. ما می‌توانیم برخی از این تأثیرات مانند کلسترول وفشارخون بالا را به‌وسیله دواها درمان کنیم؛ اما برای بسیاری از پیامدهای چاقی ازجمله دیابت درمان قطعی وجود ندارد.»
افراد بر اساس مقیاسی موردپذیرش جهانی به نام شاخص توده بدنی (BMI)- نسبت اندازه وزن به مجذور اندازه قد- به افراد دارای وزن سالم یا ناسالم رده‌بندی می‌شوند.
BMI سالم میان ۱۸.۵ تا ۲۴.۹ است. افرادی که این شاخص در آنان زیر ۱۸.۵ است دچار کمبود وزن، افراد با BMI بالای ۲۵ دچار اضافه‌وزن و افراد با شاخص بالای ۳۰ چاق شمرده می‌شوند- در افراد چاق خطر دیابت، سکته مغزی، امراض قلبی و برخی از سرطان‌ها به‌طور شدیدی افزایش می‌یابد.
هنگامی‌که BMI به ۳۵ می‌رسد، فرد در رده به‌شدت چاق قرار می‌گیرد و از ۴۰ به بالا چاقی مرضی شمرده می‌شود.
بر اساس این بررسی میزان چاقی در میان مردان سه برابر شده است و از ۳.۲ درصد نفوس جهان  در سال ۱۹۷۵ به ۱۰.۸ درصد در سال ۲۰۱۴ (حدود ۲۶۶ میلیون نفر) و میزان چاقی در میان زنان از ۶.۴ درصد به ۱۴.۹ درصد (۳۷۵ میلیون نفر) در سال ۲۰۱۴ رسیده است و درمجموع ۱۲.۹ درصد نفوس جهان چاق هستند.
این افزایش معادل آن است که یک فرد بزرگسال متوسط ۱۸ ساله یا بیشتر در هر دهه عمرش ۱.۵ کیلوگرام افزایش وزن پیدا کند.
بر اساس بیانیه منتشر شده در جورنال لنست:‌«اگر افزایش میزان چاقی با همین سرعت ادامه پیدا کند تا سال ۲۰۵ تقریباً یک‌پنجم مردان و زنان (به ترتیب ۱۸ و ۲۱ درصد) چاق خواهند شد.»
همچنین بیش از ۶ درصد مردان و ۹ درصد زنان دچار چاقی شدید خواهند بود.
به گفته این محققین  میزان افراد دارای کمبود وزن در جهان با سرعت کمتری از رشد میزان چاقی کاهش یافته است و از ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۴ در مردان از ۱۳.۸ درصد به ۸.۸ درصد و در زنان از ۱۴.۶ درصد به ۹.۷ درصد رسیده است.
عزتی دراین‌باره گفت: «ما در طول ۴۰ سال گذشته از جهانی که در آن شیوع کمبود وزن بیش از دو برابر چاقی بود به جهانی رسیده‌ایم که میزان چاقی در آن بیشتر از کمبود وزن است.»
اگر روندهای کنونی ادامه یابد تا سال ۲۰۱۵ شمار زنان دچار چاقی شدید بیش از زنان دچار کمبود وزن خواهد شد و جهان به هدف ثابت نگه‌داشتن میزان چاقی در حد میزان‌های سال ۲۰۱۰ نخواهد رسید.

۱۳۹۵/۰۱/۱۰

تغییرات بدن در لحظه مرگ شناسایی شد



محققین آمریکایی برای اولین‌ بار تغییرات بدن انسان در لحظه مرگ و تجزیه بدن انسان پس از مرگ را به صورت انیمیشن تهیه کردند.
 محققین معتقدند که تغییرات شرایط بدن پس از مرگ به صورت توالی و پشت سر هم باعث تخریب و تجزیه اعضا می‌شود.درست چند لحظه پس از مرگ اکسیجن و انرژی ذخیره شده در حجرات  تخلیه شده و سیستم پیچیده بدن انسان به طور کامل تجزیه شده و در نهایت حجرات  بدن بازیافت می‌شوند.
اگرچه پروسه مرگ از دیدگاه روحانی به منزله خروج روح از بدن است، اما پدیده مرگ از جایگاه علمی به معنای اثرات آن بر باقی‌مانده بدن انسان است.
محققین معتقدند که در هر دقیقه در جهان حدود 100 نفر جان خود را از دست می‌دهند.
در این مطالعه محققین با تهیه انیمیشن، پروسه کامل مرگ را از لحظه ایستادن قلب تا تجزیه کامل بدن انسان به نمایش گذاشتند. در این انیمیشن برای اولین ‌بار جزئیات کاملی از تغییرات بدن تحت تاثیر مرگ به نمایش گذاشته شده است.
چند لحظه بعد از مرگ منابع انرژی بدن یا ATP در عضلات مصرف شده و با اتمام انرژی تمامی عضلات بدن آزاد شده و منبسط می‌شوند.
پس از ایستادن قلب و توقف پمپاژ خون، تمامی ذخیره خونی موجود در بدن تحت تاثیر نیروی کشش زمین به قسمت‌های تحتانی بدن نفوذ کرده و بعد از چند ساعت رنگ بدن انسان به بنفش یا سرخ تغییر خواهد کرد.
با گذشت 12 ساعت از مرگ بدن به طور کامل تغییر رنگ داده و حجرات بدن انسان به علت عدم دریافت انرژی، عنصر کلسیم را از خود دفع می‌کنند. کلسیم دفعی از حجرات به سرعت با پروتئین‌ها پیوند برقرار کرده و عضلات انسان را به طور کامل قفل می‌کند.
پروسه  قفل شدن عضلات بین 24 تا 48 ساعت پس از مرگ ادامه دارد و در ادامه به علت تجمع گاز کارین دای اکساید در حجرات محیط بدن اسیدی شده و پروسه تجزیه بدن آغاز می‌شود.
محققین جزئیات کامل پروسه  تجزیه و متلاشی شدن بدن را در این انیمیشن علمی به طور کامل به نمایش گذاشته‌اند.
سبحان الله 
منبع : ایسنا 

۱۳۹۴/۱۲/۲۴

واکسین زیکا تا سه سال آینده در دسترس نخواهد بود


کارمندان سازمان صحی جهان  روز چهارشنبه ۹ مارچ (۱۹ حوت ) توافق کردند که ساختن واکسین‌ بر ضد ویروس زیکا را که تصور می‌رود باعث نقایص جنینی شود، در الویت قرار دهند، اما یک متخصص برزیلی هشدار داد که انجام این کار ممکن است دست کم سه سال به طول انجامد.


به گزارش خبرگزاری فرانسه ژورژه کلیل، رئیس انستیتوت بوتانتان در سائوپائولو خطاب به خبرنگاران در 
ژنو گفت: «شاید در طول سه سال ما واکسینی داشته باشیم.» و تأیید کرد که حتی این تخمین «خوشبینانه» است.
او در میان کارشناسان صحی در اجلاسی در جنو از روز دوشنبه بود که هدف آن تعیین این موضوع است که چه تحقیقات و پیشرفت‌هایی باید در مبارزه بر ضد زیکا که با بیشترین سرعت در قاره آمریکا در حال انتشار است، باید در اولویت قرار گیرد.
زیکا پیش از این به عنوان علت ایجاد علائمی ملایم شبیه سرماخوردگی یا آنفلوآنزا شناخته شده بود، اما شواهد افزایش بیانگر آن است که این ویروس ممکن است با اختلالات نیورولوجیک متعددی و نیز میکروسفالی، یک نقصان جنینی شدید که در آن نوزادان با سرها و مغزهای به طور غیرطبیعی کوچک متولد می‌شوند، ارتباط دارد.
سازمان  صحی جهان روز چهارشنبه اعلام کرد که کارشناسان توافق کرده‌اند که تلاش‌ها باید بر ساختن واکسین به خصوص برای زنان در سن باروری و نیز ایجاد آزمایش‌های تشخیصی دقیق و ابزارهای ابداعی کنترول ناقل برای کاهش جمعیت پشه‌ها متمرکز شود.
ماری- پل کینی، معاون رئیس نظام‌های صحی  و احتراع  سازمان صحی  جهان به خبرنگاران گفت اقداماتی برای ساختن «نیمرخ فراورده» یک واکسین اضطراری در دست انجام است تا به مشخص کردن الزامات قانونی و راهنمایی سازندگان کمک شود.
او گفت که نیمرخ نهایی این واکسین باید در ماه مه آماده باشد، اما پذیرفت که ساخته شدن یک واکسین قابل‌استفاده مدت بسیار بیشتری به طول خواهد انجامید.
کینی گفت: «تولید واکسین هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد و پیشرفته‌ترین واکسین‌ها نامزدشده هنوز ماه‌ها تا وارد شدن به آزمایشات کلینیکی  انسانی ابتدایی فاصله دارند.»
او گفت: «بنابراین ممکن است زمانی این واکسین آماده شود که دیگر برای استفاده از آن در شیوع اخیر در آمریکای لاتین دیر شده باشد» ولی درعین‌حال تأکید کرد که «ساخت واکسین امری ضروری باقی می‌ماند.»

۱۳۹۴/۱۲/۲۳

شواهد ارتباط زیکا و میکروسفالی نوزادان در حال افزایش است



سازمان صحی دنیا  می‌گوید شواهد و نشانه‌های حاکی از ارتباط بین ویروس زیکا و میکروسفالی یا کوچک سری نوزادان در حال افزایش است.
این شواهد بر وجود ارتباط میان زیکا . بی نظمی های نادری موسوم به «سندروم گیلن باری» حکایت دارد. در این بی نظمی ها  سيستم  معافیتی بدن با حمله به حجرات عصبی آنها را از بین می‌برد. دانشمندان  در آمریکا دریافته‌اند که این ویروس بخشی از نسج مغز جنین را در جریان رشد آن از بین می‌برد.
به گزارش يورونيوز فهرستی از عوارض ابتلا به ویروس زیکا در بین زنان باردار در ریودوژانیرو روز جمعه در مجله طبی نیوانگلند منتشر شد. از آن جمله می توان به مرگ جنین٬ جمع شدن کلسیم در یکی از انساج بدن٬ عدم کفایه  جفت و کمبود شدید مایع آمنیوتیک٬ محدودیت رشد جنین٬ آسیب دیدگی سیستم عصبی مرکزی و کوری احتمالی اشاره کرد.
میکروسفالی نوزادان شایع ترین عارضه ناشی از انتقال ویروس زیکا به بدن زنان باردار است که موارد ابتلا به آن در بیست و سه کشور آمریکای جنوبی از جمله برزیل رو به افزایش است. سازمان صحی دنیا  ماه گذشته نسبت به گسترش این مرض هشدار داد و از احتمال ابتلای سه تا چهار میلیون نفر در قاره آمریکا به آن ابراز نگرانی کرد.

۱۳۹۴/۱۲/۲۲

زیکا به فیلیپین نیز رسید



مقامات وزارت صحت  فیلیپین یکشنبه ۶ مارچ (۱۶دلو) اعلام کردند که نخستین مورد شناسایی‌شده انتان  ویروس زیکا از سال ۲۰۱۲ در این کشور در زنی آمریکایی که از کشور بازدید می‌کرد، شناسایی شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه جانت گارین، وزیر صحت فیلیپین گفت مراکز کنترول و پیشگیری امراض آمریکا به او اطلاع داده‌اند که یک شهروند آمریکایی که برای چهار هفته در طول ماه جنوری در فیلپین اقامت کرده بود، هفته گذشته پیش از بازگشت به آمریکا دچار علائم مربوط به زیکا شده است.
گارین بدون بیان جزئیاتی درباره این مریض گفت: «در حال حاضر ما در حال دریافت مشخصات این مریض از مراکز کنترول و پیشگیری امراض آمریکا هستیم، ازجمله اطلاعاتی درباره مکان‌هایی که او در فیلپین از آنها بازدید کرده است.»
مقامات وزارت صحت  فیلیپین اعلام کردند هنوز شاهدی درباره اینکه چگونه این زن آمریکایی در طول اقامت در فیلیپین دچار ویروس زیکا شده است، در دست ندارند.
تنها مورد قبلی شناخته‌شده زیکا در این کشور در سال 2012 در یک پسر 15 ساله رخ داد. او سه هفته بعد بهبود پیدا کرد.
در همین حال، سازمان صحی جهان  اعلام کرد لائوس در آسیای جنوب شرقی آخرین کشوری است که سرایت محلی ویروس زیکا را گزارش کرده است، و به این ترتیب نگرانی‌های درباره نقائص جنینی مربوط به این ویروس افزایش بیشتری پیدا کرده است.
به گزارش سازمان صحی جهان ، لائوس به 41 کشور دیگر اضافه می‌شود که آغاز سال میلادی 2016 سرایت محلی ویروس زیکا را گزارش کرده‌اند.
مقامات صحص در لائوس که یک کشور کمونیستی روستایی با حداقل زیربناهای صحی هستند تا به حال در این مورد اظهار نظری نکرده‌اند.
کشور همسایه لائوس، تایلند نیز ماه پیش ویروس زیکا را در یک فرد 22 ساله گزارش کرد که ویروس به طور محلی به او سرایت کرده بود و از آن هنگام بهبود پیدا کرده است. وزارت صحت تایلیند از مردم خواست که دچار وحشت نشوند و اعلام کرد که به این کشور از سال 2012 در سال به طور میانگین 5 مورد ویروس زیکا در سال داشته است، اما شیوع بزرگ مرض رخ نداده است.

۱۳۹۴/۱۲/۱۸

مصرف نوشابه‌های انرژی‌زا ضربان قلب را نامنظم می‌کند



یافته‌ها نشان می‌دهد مصرف برخی نوشابه‌های انرژی‌زا در حجم بالا ممکن است باعث افزایش خطر بروز ضربان نامنظم قلب شود.
مطالعه محققان آمریکایی نشان می‌دهد مصرف نوشابه‌های انرژی‌زا در حجم بالا برای سلامت قلب مضر است.
ساچین شاه، محقق اصلی این مطالعه، در این باره می‌گوید: «یافته‌های ما نشان می‌دهد مصرف نوشابه‌های انرژی‌زا در حجم بالا موجب افزایش ریسک ضربان غیرعادی قلب می‌شود و مصرف کنندگان این نوع نوشیدنی‌ها باید با احتیاط آنها را مصرف کنند.»
در این مطالعه ۲۷ شرکت کننده سالم در رده سنی ۱۸ تا ۴۰ سال حضور داشتند. این شرکت‌کنندگان یا دو قوطی نوشیدنی انرژی‌زا یا دو قوطی نوشیدنی دارونما را یک بار در روز به مدت سه هفته خوردند.
تا پایان هفته سوم، نه شرکت‌کنندگان و نه محققین نمی‌دانستند چه کسانی کدام نوشیدنی را خورده‌اند.
محققین ضربان قلب و فشار خون افراد را قبل از مصرف نوشیدنی و چهار بار در طول شش ساعت بعد از مصرف اندازه‌گیری کردند.
شرکت‌کنندگانی که نوشابه انرژی زا مصرف کرده بودند، شاهد افزایش قابل توجه نشانگر ریسک ضربان قلب غیرعادی موسوم به فاصله QTc بودند. این شرکت‌کنندگان همچنین افزایش نسبی فشار خون را نیز تجربه کردند.
این تاثیرات به مدت ۲ ساعت بعد از مصرف نوشابه‌های انرژی‌زا دوام داشت. در مقابل هیچ تغییری در فاصله QTc و فشار خون شرکت‌کنندگانی که نوشابه دارونما مصرف کرده بودند مشاهده نشد.
منبع:مهر 

۱۳۹۴/۱۲/۱۴

مصرف منظم تابلیت های آسپرین خطر مبتلا به سرطان ها را کاهش میدهد



نتایج یک تحقیقات انجام شده در آمریکا نشان می‌دهد، کسانی که به طور منظم آسپرین مصرف می‌کنند، کمتر از دیگران در معرض ابتلا به سرطان، به ویژه سرطان‌های روده و معده قرار دارند.
به  گزارش خبرگزاری فرانسه، نتایج این تحقیقات که در نشریه انجمن طبی تومور شناسی آمریکا به چاپ رسید، حاکیست، مصرف آسپرین باید مکمل، و نه جایگزین، اقدامات حفاظتی پیشگیرانه ای مانند کولونوسکوپیباشد.
"اندرو چان" نویسنده ارشد این تحقیق و از داکتران  شفاخانه عمومی ماساچوست گفت: اکنون می‌توانیم به بسیاری از افراد، به ویژه کسانی که بنا به دلایل دیگری مانند جلوگیری از امراض قلبی، به طور مرتب آسپرین مصرف می‌کنند، توصیه کنیم که مصرف این دوا را برای کاهش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ در نظر داشته باشند.
بر اساس این گزارش، تحقیقات قبلی نشان داده بود که مصرف مرتب آسپرین می‌تواند به جلوگیری از سرطان روده بزرگ کمک کند اما تاثیر این دوا بر سایر سرطان‌ها چندان مشخص نیست.
نتایج این تحقیقات حاصل 32 سال اطلاعات گرفته شده از حدود 136 هزار نرسان و متخصصان صحت و سلامت آمریکا است.
طبق این تحقیق، تاثیر حفاظتی آسپرین پس از 5 سال مصرف مداوم استاندارد نصف تا یکی و نصف تابلیت در هفته و یا یک عدد آسپرین با دوز پایین در روز به دست می‌آید.
مصرف این مقدار آسپرین می‌تواند خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ و معده را به ترتیب تا 19 و 15 درصد کاهش دهد.
مصرف مرتب آسپرین می‌تواند سالانه از ابتلای 30 هزار نفر به تومور معده در آمریکا جلوگیری کند.
افزون بر این، مصرف مرتب آسپرین می‌تواند از ایجاد تومور روده بزرگ 7 هزار و 500 آمریکایی بالای 50 سالی که تحت نمونه گیری از طریق آندوسکوپی هستند، جلوگیری کند.
مصرف آسپرین خطرات خاص خود، مانند خونریزی و سکته مغزی، را دارد و هر کسی نمی‌تواند مصرف آن را تجویز کند.
 
Copyright © 2013 وبسایت دوكـتوران افغانستان
Distributed By Free Premium Themes. Powered byBlogger